she gave me a kiss

ʃi ge͡iv ɛmi ʌ kɪs


فارسی

1 عمومی:: برروی‌ من‌بوسه‌داد، مرابوسید، مرابوسه‌زد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code